.

سردار شهید عباس یوسفی نژاد، شهید میرمحمد اسماعیل شارمی، شهید اسماعیل هادی نژاد

شهید عباس یوسفی نژاد: او در سال ۱۳۴۲ در لاهیجان متولد شد. در زمان دفاع مقدس مدتها در لشکر گیلان فرماندهی گردان را به عهده داشت و از پاسدارانی بود که برای مبارزه با اسرائیل عازم لبنان شد. سرانجام در بمباران هوایی جنگنده های اسرائیلی در لبنان در روز ۱۳خرداد۱۳۶۴ به شهادت رسید. این شهید بزرگوار، وصیت کرده بود که کفن و دفنش را شهید ابوالحسن کریمی انجام دهد. شهید کریمی نیز بر سر پیکر او حاضر شد و کفن و دفن این شهید را انجام داد و خودش یک سال بعد به دست منافقین در لاهیجان ترور شده و به شهادت رسید و در نزدیکی شهید یوسفی نژاد مدفون شد.

شهید میرمحمد اسماعیل شارمی

شهید شارمی با تمام وجود به دین انقلاب و امام خود ایمان داشته و با همین آرمان پاک مسیر جاودانگی را پیمودند.

شهید «میرمحمد اسماعیل شارمی» سال ۱۳۴۷ در شهرستان رشت به دنیا آمد. بنا به اظهار والدین وجود ایشان در خانوده یک نعمت بود.

شهید دارای خلقی بسیار نیک و مهربان بوده و به خصوص در مورد والدین نهایت ادب و احترام را رعایت می‏کردند. هیچ گاه در قبال در خواست بزرگتر از خود کوتاهی نشان نمی‏دادند.

شهید شارمی علاقه خاصی به نماز جماعت داشته و اغلب در مسجد چمارسرا و سوخته تکیه رشت با سایر برادران حزب الهی خود به فعالیت‏ های انقلابی و مذهبی مشغول بودند. شهید شارمی با تمام وجود به دین انقلاب و امام خود ایمان داشته و با همین آرمان پاک مسیر جاودانگی را پیمودند.

وصیت نامه شهید «نقل از مادر شهید»

شهادت امری است که از بدو ظهور اسلام همگان را به دنبال خود کشانده و از بین آنها عاشقان را برگزیده. کسانی که قرآن کریم آنها را تعریف و تمجید کرده است. کسانی که نام ابا عبدالله بر قلبشان اندوه و بر دلشان شادی و در چهره‏شان هیجان و در چشمان‏شان اشک می‏سازد خداوند ما را جز این افراد قرار دهد که ما در این جا و در آخرت سعات را در یابیم.

سرانجام این رزمنده دلیر اسلام در سال ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه – کربلای ۵ به شهادت رسید.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

شهید اسماعیل هادی نژاد

اسماعیل هادی نژاد در خانواده ای کشاورز و زحمتکش در خرداد سال ۱۳۵۴ در روستای گوشلوندان متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی خود در همان روستا، در خانه ای کوچک و محقر بدون کوچکترین امکانات رفاهی آب و برق و گاز سپری کرد.اسماعیل دوران ابتدایی را در مدرسه شهید فهمیده روستا گذراند و برای تحصیل در مقطع راهنمایی به روستای سند رفت. او زیر سایه پدری سخت کوش و مادر فداکاری که علاوه بر کارهای منزل به کار در مزارع توتون و چای نیز مشغول بود رشد کرد و بالید. پدر علاوه بر همت و دقتی که در کسب روزی حلال داشت به ایمان و اعتقاد راسخی نیز شهره بود. و از هیچ کمکی نسبت به نیازمندان دریغ نمی ورزید. مؤذن بود و به خواندن نماز در مسجد و به جماعت بسیار مقید بود و با وجود چنین الگو حسنه ای در خانه بود که فردی با اخلاص و مؤمن همچون اسماعیل به بار آمد. اسماعیل که نوه پسری اول خانواده بود، بسیار محبوب و مورد توجه بود و در عین حال که خود بسیار درسخوان و باهوش بود. خانواده نیز به نسبت ادامه تحصیل او بسیار حساس بودند. اما او که از همان کودکی با شرکت در راهپیماییها و تظاهرات و فعالیتهای خستگی ناپذیری که در بسیج مدرسه داشت شور انقلابی در او شعله می کشید تا سوم راهنمایی بیشتر نتوانست در مدرسه دوام بیاورد. او که پس از هر اعزام یا خبر شهادت نزدیکان، اشتیاقش برای حضور در سنگر پاسداری از شعور انقلابی و حمایت از ولایت صد چندان می شد. با اصرار و التماس زیاد رضایت خانواده را جلب می کند و برای گذراندن دوره آموزشی عازم اهواز می شود و اگر چه در آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشت اما طبع بلند و روح ملکوتی او لحظه ای آرام و قرار نداشت. او در همان سال ۶۱ به عنوان بسیجی دوبار عازم صحنه های نبرد حق علیه باطل می شود و پس از چندی به آنچه که شایسته روح بلندش بود دست می یابد و خاکیان را به سمت ملکوت بدرود می گوید و همانگونه که همیشه خود آرزو داشت و وصیت کرده بود حتی پیکرش نیز هرگز در دل خاک جای نگرفت، که سینه خاک برای روح بلندش بس تنگ و تاریک بود. اگر چه داغ آخرین وداع تا همیشه به سینه عاشقانش تازه می ماند.

روحش شاد و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

منبع : سایت خبری جاهدخبر

♥ یکشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۲♥ 10:24 ♥ گروه استان گیلان ♥